من یه مامان منتظرم

سونوی ان تی

سلام وروزبخیر... بلاخره روزسونوفرارسیدوواسه ساعت8شب نوبتم زده شد.بازهم هزاردلشوره وخداخدا بازهم هزارنذرونیازبازهم من ومهدی ولحظه های انتظار...لحظه هایی که تب وتاب واضطراب ولمون نمیکرد .اسمم روکه صدازدن انگاریه چیزی تووجودم اب شد یه ضعف وسستی ازشدت استرس بهم دست داد تارفتم وسرتخت خوابیدم ودکتراومدفقط دعا میکردم. خداروشکرهمه چی خوب بود ودکترراضی ازسونوی من جنین روهم بهم نشون داد سرشو پاهاشودستشو صدای قلبشو...همون موقع نفس راحتی کشیدم وگریه هاموقورت دادم واسه توخونه. الهی شکرت ...
24 دی 1394

درانتظارسونوی ان تی

سلام به خودم ودوستای گلم امروزروزاخرهفته دوازدهمم رودارم سپری میکنم وچندروزدیگه سه ماه تمام میشه به عنایت پروردگار این روزهاچقدردیر میگذره ازموقعی که سونوی اول رورفتم چه دلشوره ها واضطراب هایی که نیومدهم سراغ من هم مهدی ولی ازطرفی هم چون تهوع وگاهی استفراغ داشتم یه جورایی دلمون قرص میشدکه نی نی هست وترکمون نکرده .هفته دیگه سونوی ان تی دارم وکلی استرس به جونم افتاده خداکنه زودبگذره این چندروزوخبرسلامتی بچموبشنوم خدامیدونه که نصف العمرشدیم.هرهفته بارها ازتواینترنت اندازه جنین وحالات مادروسرچ میکردم وای که دلم غنچ میرفت هم میخندیدم هم اشک میریختم ودعامیکردم که خدایامال منم نگ...
15 دی 1394
1